همه هستی ام، گل بهشتی ام ریحانه جان ،همه هستی ام، گل بهشتی ام ریحانه جان ،، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
چراغ زندگیم روشناجونچراغ زندگیم روشناجون، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

ریحانه و روشنای زندگی مون

تاتی نباتی

1391/4/31 0:20
نویسنده : مامانی
2,265 بازدید
اشتراک گذاری

 

فرا رسیدن ماه پر برکت رمضان بر همه مسلمانان مخصوصا خواننده های گرامی وبلاگمون مبارک باشه

در لحظه های ناب افطار به یاد ما هم باشید و اگه دلتون لرزید ما رو هم دعا کنید.

.

.


ما برگشتیم و یه عالمه خبرای خوب داریم..

چه خبری بهتر از این که دخمل کوچولوی مامان بالاخره راه افتاد و دل همه -به خصوص مامان بزرگای مهربونش- رو شاد کرد.

. ماه بانو خانوم! همونطور که در پی نوشت پست قبل نوشته بودم 2 تیر ماه برای اولین بار به مدت چند ثانیه ایستادی و بعد از 23 روز در 25 تیرماه (در 1 سال و 1 ماه و 25 روزگی) اولین قدم زندگیت رو برداشتی اونم دوقدم پشت سر هم و فرداش 26 تیر 2 قدم تبدیل شد به 5 قدم و تا امروز که در آستانه ماه مبارک رمضان و 14 ماهگی هستی، تونستی 7 تا قدم برداری.

 

.
نبات کوچولوی من! الهی قدمهات همیشه به سوی خیر باشه و به سمت موفقیت و پیشرفت گام برداری.
چهارشنبه شب به مناسبت این موفقیت بزرگ، من و بابایی به همراه خانواده خاله جون برات جشن قدم گرفتیم که مثل همیشه عکساش آماده نیست و موکول میشه به روزهای آینده .

.

.

 کیک جشن قدم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان النا
31 تیر 91 9:32
تبررررررررریک فروان واسه تاتی تاتی ناحانا جووووون

انشالله قدمهای بلند و استوار برداره ........


ثنا
31 تیر 91 11:19
سلام عزيزم خوبي؟
خوش اومدين فرناز جونم
تبريك ميگم راه افتادن ريحانه جونو
و همچين فرا رسيدن ماه رمضونو
زودي بيا عكساي ريحانه جونو بذار كه دلم هم برا شما هم ريحانه نازنازي تنگيده

سلام گلی
مررررررررررررررررسی
دل منم برات تنگیده ایشاا... زودی عکسش رو میذارم
حالا این یه دونه رو ببین تا از کنجکاوی در بیای
ملیکا
31 تیر 91 12:42
فرناز جونم، دوست بسیار بسیار مهربون و خواهر عزیزم سلام و امیدوارم خودت و اون جیگر ناز و شیطون و عزیز "ریحانه" خانم گل خوب و عالی باشد. من و آرمیتا هم این ماه پر برکت و خیلی خوب را به شما و خانواده ی محترمت تبریک می گوییم. عزیز، در این ماه عزیز اگه دلتت لرزید یاد منم کن. محتاج به دعا هستم.
خدایی خیلی به یادتان بودم اما خوب صبر کردم تا از سفر برگردید. خیلی خوشحال شدم تا دیدم مطلب جدید اضافه شده، وای خیلی خوشحال شدم ریحانه جون ما می تونه راه بره می دونم چه لذتی داره.
هزاران بوس و گل رز تقدیم تو دوست بسیار مهربون و خواهر عزیزم.

سلام ملیکا جون خیلی محبت داری عزیزم
من و ریحانه همیشه ممنون محبت های گرم و خالصانه شما هستیم
اگر لیاقت داشته باشم حتما دعاتون می کنم
منم روی ماه شما و آرمیتا خانوم گلم رو می بوسم
ملیکا
31 تیر 91 12:42


واااااااااااااااااااااااااااااای مرسی
مامان هدی سادات
31 تیر 91 14:16
سلام:
مبارکههههههههههه

کی بشه هدای ما تاتی تاتی کنه...ای خداااااااااااا


عجله نکن عزیزم تاتی هم می کنه و دمار از روزگارت در میاره

سهیلا
31 تیر 91 15:07
هورااااااااااااااااااااااا مبارک باشه فرناز جونم امیدوارم قدمای دخملی همیشه مستدام باشه

ممنون عزیزم
هديه
31 تیر 91 21:49
سلااااااااااااام...هووورااااااااااااااااااااااااا


مباركهههههههه


جوجه نارنجی ما
1 مرداد 91 0:31
سلاممممممممممممممممممممممممممممممم.وایییییییییییییییییییییی کجارفته بودین هی هرشب می اومدم؟ دلم براتون خیلی تنگ شده بود مبارک باشه عزیزم زودی عکس بزار

سلام عزیزم، مسافرت بودم و بعدش هم با خونواده خواهرم اومدم و مهمون داشتم دیروز رفتن و منم دوباره سرو کلم تو اینترنت پیدا شد

جوجه نارنجی ما
1 مرداد 91 0:49
خاله جون بلاخرومدیننننننننننننننننن .دلمون واستون کلی تنگیده بوددددددددددددددد.مبارکههههههههههههههههه زود عکس بزار خاله جونم


هااااااااااااااا آنلاینی
جوجه شما در چه حاله حالا میام بهتون سر می زنم
هنوز سیر نشدم از عکسای کفشدوزکی
مامان ابوالفضل
1 مرداد 91 11:11
سلام
فرناز جون تاتی کردن ریحانه عسلی مبارک
تازه اول شیطونیهای نانازت شروع شد


الهه مامانی طهورا
1 مرداد 91 13:12
می شود این رمضان موعد فردا باشد

آخرین ماه صیام غم مولا باشد

می شود در شب قدرش به جهان مژده دهند

که همین سال ظهور گل نرگس باشد

التماس دعا


محتاجیم به دعا
زهره
1 مرداد 91 13:14
سلام فرناز جون

تبریک میگم عزیزم به شماو همسرتون و همچنین به ریحانه جون ناناز
امیدوارم همیشه شاد وسربلند، قدم هاشو به سوی موفقیت برداره.

تندرست و شاد باشید

قربونت برم، ممنون عزیزم
مامان فتانه
2 مرداد 91 12:12
سلام عزیزم ...کم پیدا شدی به ایلین خانم ما سر نمیزنیاولین قدمات مبارک ملوسک

سلام گلم، حق با شماست اصلا نمی رسم بیام پیشتون
ولی ایشاا... به زودی میام
مامان نيما
2 مرداد 91 15:56
عزيزم راه رفتنت مبارك باشه انشااله قدمهاي محكمي تو زندگي برداري


فهیمه
3 مرداد 91 13:00
سلام فرنازم
خوبی؟ من نبودم که پیشت هم نیومدما
خیلی تبریک میگم عزیزم.... امیدوارم بزودی توی خونه بدو بدو کنه و شهر رو بهم بریزه برات تا یه کمی ماها رو درک کنی
ببوسش خانوم طلا رو
از طرف من به باباش هم تبریک بگو
بعدشم خیلی برام جالب بود من این جشن رو اصلا" نشنیده بودم.... خوش به حال نحانا جون که مامانش انقدر پر انرژی و مهربونه براش.... حتما" قدرت رو خواهد دونست و برات جبران میکنه مامان مهربون


مرسی فهیمه جون!ممنونم که اومدی پیشم
راستش منم نبودم و تازه به دنیای مجازی برگشتم.
دیشب با موبایل اومدم و خوندم اما خوابم گرفته بود و نتونستم کامنت بذارم.
حالا کجاشو دیدی خاله جون یه سالاد الویه پاپانی هم درست کرده بودم براش

خرگوش(مریم سابق)
12 مرداد 91 15:04
سلام فرناز جون خوبی؟ریحانه جون خوبه؟ایشالا که همه خوب خوب خوب باشین نمیدونم منو یادت میاد یا نه در هرحال بهت تبریک میگم اولین قدمای خانومی رو من فعلا برگشتم تا دو هفته اینجام و میام و بهتون سر میزنم دلم براتون تنگولیده بود شدید راستی دخمل دخمل خالم به دنیا اومدا اونم مثل تو با سلیقه ست(بر عکس من که اصلا خلاقیت و سلیقه نمیدونم چی هست)وقتی اتاق کوچولو رو دیدم یاد تو افتادم نی نی رم که دیگه نگو پدر دختر خاله رو در اورده روزا میخوابه شبا جیغ میزنه الان دو روزشه

سلام عزیزم، بله که یادم میاد
نی نی دخمل خاله ات هم مبارک باشه خدا براشون نگه داره.
نظر لطفته عزیزم کدوم سلیقه؟