همه هستی ام، گل بهشتی ام ریحانه جان ،همه هستی ام، گل بهشتی ام ریحانه جان ،، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
چراغ زندگیم روشناجونچراغ زندگیم روشناجون، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

ریحانه و روشنای زندگی مون

عکسای سفر + هشتمین و نهمین دندون

1391/2/30 5:31
نویسنده : مامانی
1,784 بازدید
اشتراک گذاری

.

بفرمایین ادامه:

ریحانه جونم! این عکسا قبل از پست قبل توی وبلاگت قرنطینه شده بودن برای اینکه وقت نداشتم یه توضیحات مختصری براشون بنویسم امشب یهو دیدم یادم رفته از ثبت موقت درش بیارم. برای اینکه خاله ها ببینن همش رو دوباره کپی کردم توی پست جدید.

توی این سفر آخری که به شهرستان داشتیم این عکسا رو گرفتم و علت رفتنمونم برگشتن دایی محمدینا از کربلا بود.

شکر خدا خیلی بهمون خوش گذشت فقط شما دخملک نازم به خاطر هشتمین مرواریدی که داشت درمیومد یه کمی کلافه و بی حوصله بودی و روز مهمونی هم همش بغلم بودی و نذاشتی تو کارا کمکشون کنم.

 تاریخ در اومدن هشتمین دندونت 11 اردیبهشت(در 11 ماه و 11 روزگیت) بود.

چند روز بعدش که رسیدیم تهران، بغلم بودی که بابایی باهات بازی می کرد و تو هم از ته دلت می خندیدی که متوجه شدم یه دندون هم از اون پشت( به جز آسیاب اسم دندونا رو نمی دونم خب) در اومده و ظاهرا با دندون هشتمی هم اندازه بودن. تازه فهمیدم چرا بد قلقی می کردی.

حالا بریم سراغ عکسا:

.

ریحانه و دختر دایی کربلاییش کوثر.

 

.

ریحانه و پسر داییش طاها.

 

.

ریحانه و حیاط خونه عزیزجون

 

.

ریحانه و خونه پدری مامانش که پر از خاطرات کودکیشه.

 

.

ریحانه و بوته گل یاس که مامانی عاشقش بود.

 

.

ریحانه و عکسای توی قطار موقع برگشتن به تهران.

 

.

قربون نگاه نازت مامانی...

 

.

بذارید ببینم در این آبه چه جوری باز میشه آخه !!!

 

.

جوجه اردک منی نحانای مامان.

 

.

آخیش لشیدیم خونه مون له حمومی بکنم خشتگیم دل بله.

 

.

اینم یه نحانای آناناسی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)