عکس ها و خاطرات زیبای ریحانه
عکس ها و خاطرات زیبای ریحانه
سلامی پر از مهر و محبت به دوستای نازنینمون که اینقدر دوستمون دارن و سراغمون رو گرفتن. ببخشید از اینکه اینقدر دیر آپ می کنم، آخه تهران نبودیم و 13 روزگی دخملی بار و بندیلمون رو بستیم و به همراه عزیزجون و آبایی و خاله جون دخملی رفتیم شهرستان و بابای دخملی رو تنها گذاشتیم.
هر شب کامنت های پر مهرتون رو از طریق تلفن همراهم چک می کردم و از اینکه نمی تونستم جوابتون رو بدم شرمنده می شدم و تو دلم می گفتم نکنه فکر کنید نسبت به احساسات قشنگ شما بی توجهی می کنم، باور کنید اینطور نبوده و دلم برای تک تکتون تنگ شده بود.
امروز که دارم این پست رو میذارم دخملی نازم 49 روزه است و قیافه اش خیلی فرق کرده نسبت به روزای اول تولدش.
سعی می کنم با گذاشتن عکس هاش دیر آپ کردنم رو جبران کنم و شما هم شاهد بزرگ شدنش باشید.
همونطور که می دونید اسم نفسم شد "ریحانه" چون تو ایام ولادت بانو فاطمه زهرا به دنیا اومد.
ماجرای اسم گذاریش و خاطرات زیبای تولدش رو هم بعدا تو یه پست رمز دار براتون می نویسم.
بی مقدمه میرم سر اصل مطلب یعنی عکس ها:
قبلا چند تا از عکس های بیمارستان ریحانه رو براتون گذاشته بودم، اینم یکیشه( با اینکه خیلی با خشانت افتاده ولی خیلی دوستش می دارم.) این لباس ها رو بیمارستان تنش کرده بود:
این عکس 2 روزگی ریحانه ام هستش. بعد از مرخص شدن از بیمارستان همینکه رسیدیم خونه، مامان جونم ریحانه رو حموم کرد و لباسای خودش رو تنش کرد (دخملی وقتی به دنیا اومد ناخناش بلند بود و تا غافل می شدیم صورتش رو چنگ مینداخت اینم نمونه اش):
4 روزگی ریحانه جونم:
6روزگی ریحانه - مامان قربون چشای زردت بشه.
بچه ام چند روز اول تولدش لپ هاش آب شد، بمیرم براش. اینجا من رفته بودم دوش بگیرم که عروسکم گشنه اش شده بود و صورتش رو چنگ زده بود. شیطون مامان از پوشیدن دستکش اصلا خوشش نمیومد.
این عکس رو روزی گرفتم که ریحانه نازنازی من زردی داشت( زردیش 13.5 بود) و یه ساعت بعدش رفت زیر دستگاه و منم دلم تاب نمیاورد و بغض امونم نمی داد و اشکام همش سرازیر بود (اومدم براتون اون کامنت پر سوز و گداز رو نوشتم و التماس دعا کردم)
11 روزگی ریحانه بعد از دومین حمومش:
17 روزگی ریحانه ام:
عکس های 18 روزگی عسلم:
18 روزگی بعد از سومین حموم ریحانه جون:
20 روزگی ریحانه:
عکس های 22 روزگی ریحانه:
ریحانه جونم داخل پشه بندش:
24 روزگی ریحانه ام:
ریحانه در 24 روزگی بعد از چهارمین حمومش:
٢٩ روزگی ریحانه:
٣٠ روزگی ریحانه:
٣١ روزگی (یک ماهگی):
٣٩ روزگی ریحانه:
٤١ روزگی:
٤٩ روزگی:
٥٠ روزگی:
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
خاله فرناز جوني عكساي دخملت خيلي خيلي زيبا هستند. جاي من ببوسش البته الان نه آخه مي دوني چيه؟ ما جينگيلا پوستمون حساسه بهتره كه كسي ما رو بوس نكنه روي پيشوني هم قبول مي كنيم.
حسابي دوستون داريم و از راه دور مي بوسيمتون. .gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
چرا رفتن
اکشال نداره
عاشقتم ریحان خاله.gif){kind=small}
